-
پیر شدم دیگر...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:49
به پای کسی که نه اما به پای خودم پیر شدم...!!!
-
بی حس...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:48
احساس می کنم دیگر دلم تنگ کسی نیست گویی بی حس شده ام...
-
مردم...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:47
مردم کوچه و بازار جوری نگاهم می کنند که انگار مرا می شناسند هنوز اما من دیگر کسی در خاطرم نمی گنجد...
-
...
جمعه 12 آبانماه سال 1391 14:55
دیروزها پا به پای باد می دویدم و موهایم را... امروز خیالت را می برد با خودش باد...
-
سکوت...
جمعه 12 آبانماه سال 1391 14:53
تقصیر کسی نیست ما حرفهایمان را بغض کرده ایم...
-
کهنه شد اسم قشنگت...
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 15:58
چقدر پاییز شده ای در خاطرات من چقدر... پاییز... شده ای...!
-
دلم کسی می خواهد...
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 13:22
دلم کسی می خواهد کسی که آرامم کند شبیه دستهای دریا که شست و با خود برد ته مانده های خالی تو را از ذهنم...
-
پاییز...
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 13:49
پاییز دارد می رسد دلواپس برگ هایی هستم که زیر پای کسی له خواهند شد شبیه دلم... شبیه احساسم... شبیه خودم...!
-
امشب...
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 13:48
امشب من هستم و سیگار شعرهایم تمام تو را می نویسم آرام آرام اما دودت نمی کنم دیگر به آتش می کشمت امشب!!!
-
پیر شدم دیگر...
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 13:47
به خورشید بگو بس است دیگر فردا را نمی خواهد بیایید تقویمم اینجا پر شده از روزهایی که "نمی آمدند" بهتر بود...
-
اتفاق...
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 10:36
هر روز می گذرم و دست تکان می دهم برای اتفاق های خوبی که نیفتاده از من گذشتند...
-
درد...
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 10:35
وقتی کاری از دست واژه ها بر نمی آمد وقتی خواندن و نوشتن "درد" فاصله داشت تا کشیدنش من می کشیدم و می نوشتم او می خواند و می رفت...
-
دلتنگ...
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 10:34
دیروز پرنده ای در قفسش مرد همه می گفتند قفسش تنگ بود من می گفتم دلش...
-
دلم یک بودن ساده می خواهد...همین!!!
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 10:32
دور و برم اینجا گاهی پر می شود از آدمهایی که هستند ولی نیستند... و من مشق می کنم هر شب تمام تنهایی ام را بر تن لحظه هایی که دنبال می کنند فردایی را که دوباره پر می شود دور و برم اینجا از آدمهایی که هستند ولی نیستند...!
-
می گذرد...
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 18:00
هر شب می نویسم مشق های دلتنگی ام را... این نیز خواهد گذشت...
-
بیراهه...
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1391 20:02
یک راه بیشتر برایم نمانده بیراهه...
-
آینه...
یکشنبه 9 بهمنماه سال 1390 18:30
آیینه ها چقدر پیر شده اند دیگر جوانی ام را نشانم نمی دهند...
-
شب بخیر...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:51
امشب هم کلاف دلتنگی هایم را برمی دارم و می بافمش تا تو... به تو نخواهم رسید اما به صبح شاید...
-
تنهایی...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:49
هر شب غرق در سرمای تنهایی ام جای آغوش گرمت...
-
کوچکم شاید...بزرگی شاید...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:48
اگر بزرگ بودم و دست نیافتنی می خواستی ام... اگر کوچک بودی و دست یافتنی نمی خواستمت... اینجا نتوانستن شرط خواستن است...
-
در رویاهایم بمان...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:46
پایت را از زندگی ام بیرون کشیدی از خواب هایم نرو... کمی سهم من باش هر شب...
-
سکوت می کنم فقط...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:44
خوب من کمر به قتل واژه ها می بندم وقتی بد می شوی...!
-
؛درد؛ نام دیگر من است...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 19:43
مرا ببین در این قاب درد او که عکس مرا قاب درد گرفت لابد می دانست من به درد می آیم و درد به من...
-
درد...
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 18:30
دیدی دستهای مردانه ات نتوانست نگه دارد دلم را... بغضم را... احساسم را...
-
تولدت مبارک...
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 17:58
اینجا کسی در خلوت خودش آهسته پیر می شود...
-
باد می وزد...همین!
جمعه 15 مهرماه سال 1390 16:10
دارد خودش را به در و دیوار می کوبد گوئی در این شهر خانه ای جز خانه ی من نیست و در این خانه دختری غیر من موهای مرا می خواهد فقط...
-
مرا طاقت من نیست...!
جمعه 8 مهرماه سال 1390 10:29
بودن و ماندن چقدر حوصله می خواهد و من این روزها چقدر بی حوصله ام...!
-
...
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 12:52
کلمات حرف مرا نمی فهمند درد مرا نمی نویسند و سکوتم را نقطه چین می کنند و تمام...! من کلمات را نمی فهمم تو مرا...
-
مرا با تو حرفی نیست...
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 11:14
سیگاری بیاور می خواهم دود کنم آرزوهایم را...
-
اصالت گمشده...
شنبه 22 مردادماه سال 1390 16:51
آن زمان که باران می گیرد می بارد بی امان و تو می مانی و دردی که باد می آورد و نمی برد دیگر... و تو می مانی و او که برای چندمین بار از تو بگذرد و می گذرد...! و تو می مانی و اصالتی که از دست فرشته ای می افتد و گم می شود... و تو می مانی و دیگر هیچ...