-
مرگ یا زندگی...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:07
می گریم هر آن این زندگی را... وقتی مردم کسی دیگر برایم گریه نکند یاد زندگی می افتم...
-
...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:06
آینه و آب من و تو و قرآن هر کدام رفتیم به راهی دیگر منتظر برگشتن تو نیستم دلتنگ معجزه ی قرآنم...
-
درد...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:06
مرا ببخش دوباره بچگی کردم تمام شب نبودنت را گریستم...
-
این نیز بگذرد...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:05
گفتم زمان همه چیز را درست می کند اما تو باور نکردی حالا دیدی همه چیز درست شد زمان گذشت و تو را از من سیر کرد مرا از زندگی... آری زمان همه چیز را درست می کند...
-
ت مثل تو... مثل تردید... مثل آخر خیانت...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:05
گاهی له می شوی زیر بار سنگین "دوستت دارمی" که بوی خیانت می دهد!!!
-
خسته ام...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:04
خستگی در تنم یادگاریست از آنهایی که دوستشان داشتم با من مدارا کن بعدها دلت برایم تنگ خواهد شد...
-
برای تو...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:03
نفس می شوی گاهی می آیی پر می شوم از حس زندگی... گیسوانم را سپرده ام به دست باد حالا که دستهای تو نیست حصار شده ای در چارچوب یادم هر چقدر هم که دورتر می شوی نمی توانم فراموشت کنم...
-
من و سیگار...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:52
سیگار در دستان تو و من دور از دستانت هر دو سوختیم...!
-
پوچ...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:52
می گویی گل یا پوچ؟!؟ فریاد می زنم پوچ می خواهم!!! تمام تو را... آنکه می گفتی و نبودی...!
-
تب تابستان...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:51
بر تن روزهای داغ تابستان تنهایی ام را می پوشانم هوا کمی سرد می شود...
-
کوچک بود...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:51
در دلم دیگر هوای تو نیست آسوده برو کمی برای اینهمه دوست داشتن ای زیادی از سرم...
-
نیامدی...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:49
به یمن نیامدنت قصه ام آنقدر طولانی شد که دیشب مادر بزرگ می گفت اینبار تمام کلاغ ها به خانه شان رسیدند اما قصه ای اینجا ناتمام ماند...
-
دیگر دلم برایت نمی تپد...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:48
حالم خوب است دیگر دلم برایت تنگ نمی شود آری کسی می گفت: "مرده ها روی خط دلتنگی راه نمی روند..."
-
نگران من نباش...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:48
حالم خوب است روزها را می گذرانم غروب ها را نفس می کشم شب ها را پیر می شوم حالم خوب است عزیز دلم نگران من نباش...
-
پیر شدیم...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:47
حالم خوب است قصه ام را تمام کنید لطفا من و کلاغ های این حوالی پیر شدیم دیگر...
-
برف شادی...
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:45
نه اشتباه نکن گرد پیری نشسته بر موهایم جای پای غم نیست! برف شادی خنده های توست وقتی رفتی تا به پای دیگری پیر شوی...
-
قسمت نبود000
جمعه 7 تیرماه سال 1392 10:45
تمام آرزوهایم را به دستان تو گره می زدم هر شب و جای تو خودم را در آغوش می گرفتم و رویا می بافتم حالا من مانده ام نهایت هضم یک درد که می گویند: قسمت نبود...
-
بی گمان ...
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1392 08:15
بی گمان هنوز می شناسی ام... خودم که نه اما رویاهایم بی گمان گاهی در لحظه های سرد زندگیت با تو این ور و آن ور می شوند وقتی پنجره را باز می کنی تا سرت گرم چیزی شود ناگهان دلگرم می شوی به "دوستت دارمی" که سالها پیش در نگاهت جا گذاشتم و گذشتم... سالها خواهد گذشت نه عشق معجزه می کند و نه تو دستان اتفاق را گرفتی...
-
آغاز هزار و سیصد و تنهایی...
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 14:57
بهار آمد تو نیامدی لعنت به تو...
-
نشد فراموشم...
چهارشنبه 18 بهمنماه سال 1391 09:40
نگران خودت نباش من که هر شب خواب می بینمت و هر صبح می نوشمت... نشد فراموش شوی... نگران من هم نباش فقط دارم از دست می روم...
-
آدم...
شنبه 2 دیماه سال 1391 08:00
هوا که سرد می شود آدم دلش آغوش گرم...!!!
-
زمستان مبارک...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:59
زمستان و تابستان فرقی نمی کند وقتی یخ درد های ما را هیچ آفتابی آب نمی کند...
-
نیمه خالی یا ...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:58
بگذار از نیمه پر لیوان برایت بگویم همان که هیچوقت سهم من نیست...
-
زیاد دلتنگم...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:57
خدایا دلم کمی دلتنگی می خواهد تاب اینهمه را ندارد...!
-
آدمک درد...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:56
آدمکی برفی می ساختم تا بهار که آمد آب شود اگر دردهایم سپید بود...
-
سهم منی...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:55
تو را دارم جزئی از "دنیای نداشته ی منی" سهم خود خود من...
-
خوبم...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:55
حالم خوب است! بغض هایم سر موقع به سراغم می آیند اما شکستنشان با تاخیر است...
-
بیراهه۰۰۰
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:54
بی خودی دلت هزار راه رفت! دل من عمریست در بیراهه های بی کسی جا خوش کرده است...
-
مشق شب...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:53
هر شب تکلیف بغض های مرا روشن کن مثل کودکی می خواهم بنویسم...
-
فاطیما متولد ۲۰آذر۶۳...
شنبه 2 دیماه سال 1391 07:52
بی سر و صدا تولدم آمد و رفت من به دنیا آمدم اما دنیا به من نیامد...