صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

بیمار خنده های توام بیشتر بخند...

 

 

هر ستاره شبی ست که از تو دورم آسمان چه پر ستاره است...

دوستای گلی که به صد سال تنهایی من سر می زنید ممنون از حضورتون. با نوشته هام غم رو به یادتون آوردم اما حالا شب ولادت امام رضا(ع) می خوام واسه ی همیشه از غم خداحافظی کنم نه اینکه دیگه نیست هست اما قشنگی هم هست می خوام از امشب زندگی مو یه کوچولو تغییر بدم با توکل به خدا یه "یا علی" میگم و شروع می کنم اولین اولویتم قبولی تو آزمون ارشد و اولویت های بعدی رو بعدا براتون می گم راستی ممنونم از همه دوستانی که منو تو "صد سال تنهایی" تنها نگذاشتند راستی به لطف یکی از دوستای گل وبلاگ نویسم تصمیم گرفتم که زخمهای کهنه رو بریزم دور نه اینکه نگه شون دارم تا نابود بشم... که کسی نبود به جز "پیشرو" که امیدوارم همیشه اول باشه. و دوستای گل دیگه ام که امیدوارم هیچوقت غصه نبینند... از جمعه ای که گذشت واسه شاداب موندنم تکنیک زیر رو دنبال کردم واقعا تاثیر داره اجرا کنید و از نتیجه اش خبرم کنید البته دوستای گلی که نماز اول وقت می خونند ساعت لیوان سوم و چهارم رو تغییر بدن خوشحال میشم اگه کپی بگیرین و تو وبلاگتون بذارین حداقل شاید به سلامتی کسی کمکی بکنیم و به امید روزی که همه شاد باشند و شاد زندگی کنند و زندگی شادی داشته باشند...آمین

 

 

 

تکنیک نوشیدن هشت لیوان آب در هر روز...بیست و یک روز انجام دهید شاهد تغییراتی در خود و زندگی خود باشید

فبل از نوشیدن جملات زیر را با انرژی و قدرت تکرار کنید:

***لیوان اول:اول صبح بعد از بیدار شدن از خواب

"خداوندا سپاس تو را که بار دیگر به من طلوع خورشید را هدیه دادی قول می دهم امروز به هر جا که بروم مهری برسانم حتی با لبخندی...به من کمک کن تا امروزم را به شاهکاری بی همتا تبدیل کنم"

***لیوان دوم:حدود ده صبح

"اافتخار می کنم که امروز پاکترین انسان روی زمینم"

***لیوان سوم:حدود دوازده ظهر

"من نظر کرده ی خداوندم"

***لیوان چهارم: بعد از نماز

"خداوندا تو را سپاس به خاطر برکاتی که به من بخشیدی و در خزانه غیبت را که به روی من و خانواده ام بگشادی"

***لیوان پنجم:چهار عصر

"عشق الهی هم اکنون مرا ثروتمند و توانگر می کند"

***لیوان ششم: شش عصر

"به هر سو که می نگرم موفقیت به من لبخند می زند"

***لیوان هفتم:قبل از شام

"هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر می شوم"

***لیوان هشتم:قبل از خواب

"خداوندا سپاس تو را که یک روز دیگر را به من هدیه دادی صلح را در جهان حاکم فرما. خود و خانواده ام را به تو می سپارم ای مهربان ترین مهربانان...پروردگارا خوابی آرام به من هدیه بده که من عاشق تو هستم"

مجله موفقیت

نظرات 6 + ارسال نظر
راحله سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 http://tarannomesepid.blogsky.com/

سلام عزیز دلم؛

نمی دونی چقدر از اینکه نوشته بودی می خوای دیگه غم هاتو کنار بذاری، خوشحال شدم. چند روز پیش به وبلاگم سر زده بودی شعری نوشته بودی که فکرمو خیلی مشغول کرد. داشتم فکر می کردم که چی برات بنویسم؛ مدتی پیش در حالی که کمی پریشان بودم، به طور اتفاقی در یک کتاب به شعری از عطار برخوردم:
این طلب در تو گروگان خداست
زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست
و یک کلام دیگر:
گاهی برخی از برکات خداوند با شکستن تمامی شیشه ها وارد می شود.
دوست عزیزم، امیدوارم واقعا موفق و شاد باشی و با یاری آن مهربان بی همتا به تمام خواسته هایت برسی.

بازهم به من سر بزن. منتظرت هستم

ستوده سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 http://saba055.blogsky.com

سلام عزیزم .
عید شما مبارک .
امیدوارم همیشه شاد وخرم باشی .
وب خیلی قشنگی داری
راستش از توی یکی از لینکهای دوست عزیزم اومدم تا ببینمت .
به وب منم بیا خوشحال میشم .
ممنون

ستوده سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 http://saba055.blogsky.com

سعی میکنم توصیه های خوبت را اجرا کنم فکر کنم اعصابم را آروم میکنه .
راستی دوست داری با هم لینک کنیم .
بیا یه وبم شاد میشی چون سعی کردم محیطی شاد برای دوستام درست کنم .

خودم سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 http://ne3a.blogsky.om

فاطیمای عزیزم.ممنونم که دوست خوبی چون تو رو دارم
یک مدت میرم
اما فراموشت نمیکنم
عزیز دلم...
ممنونم
فعلا

محمدحسن سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:33 http://mojemehr.blogsky.com

نمیدونم چه رازی تو حرم آقا هست .
همین که میرسی داخل ، انگار اون همه جمعیت دارن دنبال یه گمشده میگردن
ضریحو که ببینی اگه اشک از چشات سرازیر نشه باید به دلت شک کنی

یا علی موسی الرضا میشه به من نگا کنی
اونقده رضا بگم تا دردمو دوا کنی

همه اینا به کنار ، وقت دل کندن چه دردی داره

ایشالا واسه همه قسمت شه برن مشهد

هانی پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:49 http://honeyilkhani.blogsky.com

سلام
وقتی وبلاگت رو خوندم خیلی درکت کردم / حالا که اینقدرقوی شدی که می تونی غم هاتو بذاری کنار پش یه انگیزه بزرگ پیدا کردی / منم توی این دست انداز افتادم اگه انگیزت کمکت کرد به منم بگو / خیلی کم آوردم

هانی جان دوست عزیز خیلی دوست داشتم بیام بهتون سر بزنم یه کوچولو انگاری آدرس وب دقیق نیست نمی تونم بیام یه بار دیگه برام بفرستین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد