صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

موجی به صخره کوبید پرنده پر زد...

و دستهایی تنها

همیشه تنها نمی مانند

و دستهای همراه

همیشه با هم نخواهند ماند...

یادمان باشد

باران خواهد بارید

چه عاشق باشیم و چه نباشیم

و هیچ چتری نمی تواند بارش باران را متوقف کند

یادمان باشد

دریا زیبایی اش گاهی به تلاطمش است

و گاهی به آرامشش

اما همیشه زیباست

یادمان باشد

پرندهای مهاجر ماندنی نیستند حتی اگر دلشان اهل ماندن باشد

و پر خواهد کشید

پرنده ی عاشق دریا از صخره ی کنار دریا

اگر موجی برای بوسیدنش نزدیکش شود

یادمان باشد گاهی نرسیدن به آرزویی

شاید

آرزوی خداست برای دل پر دردمان

یادمان باشد

قبل از آنکه نوشتن را بیاموزیم خط زدن را آموختیم

می شود درد را یک بار نوشت

هزار بار خط خطی اش کرذ

و حتی هزار بار نوشت و یکبار خط خطی اش کرد

یادمان باشد

گریه های هیچ کسی را هیچ قلمی نه می تواند بنویسد و نه می توانند خط بزند

یادمان باشد

دلیل گریه هیچ کس نشویم...!  

فاطیمای همیشه پاییزی

نظرات 3 + ارسال نظر
AliShah پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:45 http://www.alishah.tk

دیدی من میام ولی تو نمیای

فرخ پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 http://chakhan.blogsky.com

آفرین ... ما قبل از نوشتن ُ خط زدن را آموختیم .
مرسی فاطیمای خوب و نازنین... بر هر چیزی که دلگیرت میکند خط بطلان بکش.

حمید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 16:27 http://www.hamidshams.blogsky.com

هیچ کس تنها نیست
همراه اول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد