صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

جمعه دلگیر

عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بخوانم بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیده ست

و هنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده ست

بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید

بنویسد که چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده ست

و چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده ست

عصر این جمعه دلگیر حضور تو کنار دل هر

بیدل آشفته شود حس کجایی گل نرگس؟؟؟

نظرات 9 + ارسال نظر
وبساز جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 17:05 http://www.2websaz.co.cc

سلام چهار حرف داره عشق سه حرف داره گل دو حرف داره اما تو حرف نداری

جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد و گرنه خوابمان می گیرد دست اندازها نعمتند
میدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه صخره و سنگ تو مسیر رودخونه نباشند صدای آب اصلا قشنگ نیست.......


راز موفقیت را نمیدانم اما راز شکست در راضی نگه داشتن همگان است

وبساز ابزار وب نویسان جوان
جدیدترین کذهای موزیک

دلم اندازه آسمان هم که باشد باز برای تو تنگ است

فرخ جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:37 http://chakhan.blogsky.com

سلام فاطیمای عزیز ... خوشحالم با شما که سراسر احساسی اشنا شدم. نوشته های زیبای تو گواه این مدعاست...
به امید دیدار

سلام دوست گلم
زیبایی و قشنگی از چشمان زیبای شماست
ممنون از لطف و محبتتون

علیشاه جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:47 http://www.alishah.tk

عاشق تر از این بودم اگر لحظه ی پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر عطر نفسهات
در لحظه ی بی همنفسی ‚ همنفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را
این اینه ی شب زده تکرار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر هق هق ما را
این سایه ی سرمازده انکار نمی کرد
با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از اینه دزدیدی
عاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت
مثل تپش زنجره نایاب نبودی
عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورم
آنسوی سکوت پنجره خواب نبودی
عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را
اندوه فراموشی من تار نمی کرد
عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده
اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد
با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از اینه دزدیدی

علیشاه جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:47 http://www.alishah.tk

میخوام بگم دوستت دارم ولی روم نمیشه
این دل بیقرار من یه لحظه آروم نمیشه


میخوام بگم دوست دارم میخوام که با تو بمونم
شعرای عاشقونمو فقط واسه تو بخونم


میخوام بگم دوست دارم هر جا باشی هرجا باشم
تو شادی و توی غما میخوام کنار تو باشم



میخوام بگم دوست دارم بگم تو قلب من تویی
اگه که درمون ندارم بدون که درد من تویی


میخوام بگم دوست دارم یه عالمه خیلی زیاد
شب که بهت فکر میکنم من دیگه خوابم نمیاد


میخوام بگم دوست دارم میخوام که اینو بدونی
اگه نمیتونم بگم اینو تو شعرام بخونی

علیشاه جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:56 http://www.alishah.tk

دل من دیر زمانیست که

می پندارد

دوستی نیزگلیست مثل نیلوفر و ناز

ساقه ی ترد و لطیفی دارد

بی گمان سنگدل است

آنکه روا می دارد

جان این ساقه ی نازک را دانسته بیازارد

علیشاه جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:58 http://www.alishah.tk

خوشحال شدم از اینکه باز به وبم اومدی
همیشه منتظرت هستم
و
همیشه مشتاق نظرهات
بازم سرمیزنم

ممنونم داداش گلم بابت شعرای قشنگی که برام نوشتی
جبران میکنم
حتما بهتون سر می زنم همیشه همیشه

MoHseN HoseiNi جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 20:59 http://redstars.mihanblog.com/

سلام و تشکر، ..
نوشته های شماست یا علایقتان .. ؟!

سلام ممنون که سر زدین
اونایی که وزن و قافیه درستی ندارن مال خودمه و کمتر از جایی می نویسم
بازم بهم سر بزن

alishah شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:22 http://www.alishah.tk

به دریا شکوه بردم از شب دشت
از این عمری که تلخ تلخ بگذشت
به هر موجی که میگفتم غم خویش
سری میزد به سنگ و باز میگشت

شبنم یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:42 http://blur.blogsky.com

سلام خیلی قشنگ بود

سلام عزیز
ممنون لطف داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد