صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

روزگار

روزگاریست گل سرخ صمیمیت را از دل باغچه برداشته اند علف هرزه در  آن کاشته اند...  

 

 

 

از همیشه شلوغ ترند

خیابانهای شهری که دیروزها آواره اش بودیم

من و تو ...یادت هست؟

اینهمه خیابان

اینهمه عابر

گمشده من نیامدی

اینهمه ترانه

اینهمه مسافر

اما آهنگی نمی نوازی

شاید دیگر دلت اسیر تنهایی نیست

که شکایتی برای گلپونه ها ببری

و شاید بزرگ شده ایم با هم

من و غم وتنهایی

جایت در بچگی هایم خالیست می دانم

و در بزرگی ام باز هم می دانم

و در روزها و شبهای بارانی ام

و چقدر بیشتر خالیست

جای شاخه گل سرخت

گوشه سجاده نیایشم

ای تمام دلخوشی و آرامشم... 

بیست و نه اردیبهشت هشتاد و شش-فاطیما

نظرات 5 + ارسال نظر
پرستو یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:54 http://www.parast00k.blogsky.com

و چه غمگین بود
سرنوشت گل سرخ!

درد را از هر طرف که نوشتم درد بود

پرستو یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:55 http://www.parast00k.blogsky.com

به قول شاملو:
روزگار غریبیست نازنین!

اگر می دانستم فهمیدن چقدر سخت است هیچ وقت آرزو نمی کردم که بزرگ شوم تا بفهمم

پرستو یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:56 http://www.parast00k.blogsky.com

اسم بلاگت قبل از اینکه آدمو یاد کتاب مارکز بندازه، یاد آدم میاره که چقدر تنهاست!

آره دوست گلم همه ما تنهاییم خصوصا تمام اون وقتایی که احساس می کنیم کسی باهامونه

پرستو یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:57 http://www.parast00k.blogsky.com

شاد باشی عزیزم!

دعا کنیم واسه همه اونایی که معنی غم رو می فهمند شادی رو واسه یکبار اما طولانی مهمون لحظه هاشون داشته باشن
گلم بازم بهم سر بزن

محمدحسن دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 17:59 http://mojemehr.blogsky.com

دعا میکنم خدا شفا داده باشه تا دیگه رنگ بیمارستان رو نبینی.
اشک نوشته هایت رو خواندم ، نگاهی به علف هرزه باغچه دلم کردم و عاشقانه گل سرخ وجودت را پرستیدم .

ممنون دوست خوبم
تعبیر قشنگیه اما ایمان دارم به اینکه باغچه دلتون علف هرزه نداره و هیچوقت هم نخواهد داشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد