-
صد سال تنهایی دیگر به روز نخواهد شد
یکشنبه 7 دیماه سال 1393 20:34
خیلی حرف است شصت هزار و چهار صد و سی و نه بار در خانه ام کوبیده شود یکبارش هم تو نباشی چند نفر نمیدانم فرض کن بیست هزار نفر شاید کمتر و شاید هم بیشتر بیایند و صد سال تنهایی من را بخوانند و بروند اما یکی هم تو نباشی خیلی حرف است اما دیگر حرفی نیست و اما شما دوستان خوب و زیبایم همیشه دوستتان دارم و برایتان دنیا دنیا...
-
و ساعت به وقت بیست و نه سالگی...
پنجشنبه 20 آذرماه سال 1393 00:00
تمام سیصد و شصت و چند روز سال ام به کنار همین امروزم را کسی عجیب به من و حرفهایش بدهکار است!!!
-
درد...
دوشنبه 17 آذرماه سال 1393 10:24
واژه ها همیشه یک معنا ندارند گاهی بودن و یا ماندن معنای حماقت می دهد و دوست داشتن معنای خیانت! و گاهی تمام واژه های دنیا معنای "درد" می دهند و من امروز پرم از درد پرم از تنهایی...
-
زخم عمیق
سهشنبه 11 آذرماه سال 1393 20:07
زخم های عمیق گاهی تکرار همان زخم های ساده ی سطحی ست آی آدمها کمی مهربانتر لطفا . . .
-
من تنهایی ام را قدر می دانم...
سهشنبه 11 آذرماه سال 1393 20:01
دیگر به یاد نیاور تمام "دوستت دارم هایی" را که گفتم و داشتم و قدر ندانستی... اکنون جیبم پر از تنهایی ست پر از بی تو بودن ها پر از دوست نداشتن ها! از حادثه دوست داشتنت بگذر تصادفی بود دوست داشتنت و بعد از آن حادثه ی طولانی من حافظه ام را برای همیشه از دست داده ام!
-
پاییز من...تولدت مبارک.
شنبه 5 مهرماه سال 1393 08:57
تنهایی ام را به میل کشیده ام و دارم برای تمام فصل های سرد زندگی ام آغوش گرم می بافم...
-
هیچ برای باختن...هیچ برای بردن!
دوشنبه 3 شهریورماه سال 1393 15:45
هیچ برای باختن ندارد دختری که تنهایی اش را چمدان در دست کوچه پس کوچه های شهر را قدم می زند!
-
شراب هفت ساله
شنبه 11 مردادماه سال 1393 08:21
دارم نبودنت را به انگورهای درخت خانه ام می بندم شاید هفت سال دیگر برای لحظه ای بی حس شوی در من...!
-
ردپایی از تو...
دوشنبه 26 خردادماه سال 1393 21:33
جا مانده... ردپایی از تو... دردی از نبودنت... روی قلبی که روزی...می ایستد... تا به تو بگوید حرف حسابش چیست.؟!!
-
ناخن هایی همیشه صورتی.......
شنبه 27 اردیبهشتماه سال 1393 09:58
دختری دارد اینجا ذره ذره تمام می شود شبیه شیشه لاک صورتی کم رنگش به همین سادگی...!!!
-
جای دوست داشتنت... روی قلبم... مدام درد می کند!
شنبه 27 اردیبهشتماه سال 1393 09:55
من اینهمه دوست داشتنت را کجای دلم جای دهم وقتی با رفتنت دردی نیست که جانگذاشته باشی در دلم بی انصاف...!
-
باران...
جمعه 12 اردیبهشتماه سال 1393 17:34
هواشناسی همیشه هوای آنطرف شیشه اتاقم را می گوید کسی نمی داند این طرف شیشه فقط باران... فقط باران... فقط باران...!
-
.......
جمعه 15 فروردینماه سال 1393 12:24
هفت سین بهار را برچیده ایم اما تو هی آمدنت را به بهاری دیگر بینداز عیبی ندارد گل من موی سیاهی مانده تا در انتظارت سپید شود مرگ دست خداست اما بزک ها قول داده اند که نمیرند! بهار من دردت به جانم تو هر وقت دوست داشتی بیا...
-
هفت سیلی.......
جمعه 15 فروردینماه سال 1393 12:23
هفت سین بهار را برچیده ام هفت سین دیگری پهن می کنم هفت سیلی... روی گونه هایم... برای سرخ بودن ها ...
-
بهار مبارک...
جمعه 15 فروردینماه سال 1393 12:22
هفت سین نتوانست بهار را به این خانه بیاورد... تو بیار...
-
هفت سین .......
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:16
سالهاست کاری از "هفت سین" برنمی آید دیگر تو که نباشی با "هفتاد سین" هم بهار نمی شود...
-
"دوستت دارم"
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:15
می گویم "دوستت دارم" اما تمام ماجرا این نیست من بیشتر از نفسهایم به تو وابسته ام...
-
صرفا جهت اطلاع!!!
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:13
گاهی صرفا جهت اطلاع! کمی به خود می آیی و می بینی تمام شده ای...
-
گم می شود عشق...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:13
عشق هم گاهی گم می شود این را می شود از پاهای تو آموخت که چه خوب "رفتن" را بلدند...
-
...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:12
کوتاه می نویسمت اما یادت باشد بلند آزردی ام...
-
لهستان...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:10
گاهی به راحتی از تو می گذرند تو می مانی و تنی که له می شود از درد گویی لهستانی!!! به همین سادگی...
-
رفیق نیمه راه...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:09
دلم می خواهد نفس هایم را به عقب برگردانم به نیمه راه همانجا که رفیقم بودی!
-
قیامت...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:08
گفته بودم دیدارمان به قیامت! حالا هر روز دلم قیامت می کند بخاطرت...
-
حسودی...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:07
گاهی حسودی می کنم به او که در کنارت هست اما دوستت ندارد...!
-
چقدر دیر...
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 21:06
دیر آمدی همین پیش پای تو خودم را دیدم که تمام شدم...
-
این نیز بگذرد...
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1392 18:58
گاهی خاطراتت گاهی خودت گاهی نبودنت... اما مهم نیست زیاد تو هم خواهی گذشت و شاید این نیز...
-
رفیق...
جمعه 6 دیماه سال 1392 10:32
رفیق سالها گذشت و هنوز زیر چشم آرزوهایم کبود مانده سیلی محکمی بود باور بی وفاییت ...
-
ساعت به وقت بیست و نه سالگی... بیستم آذر نود و دو
جمعه 29 آذرماه سال 1392 22:13
طعم حالم را نپرس وقتی نباشی تلخ است شبیه قهوه ای که باید تلخ باشد...
-
یک فنجان سکوت...
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 09:14
دستی واژه هایم را درد پاشیده انگار پرم از حس مردن به قدر لحظه ای زندگی یک فنجان سکوت لطفا...
-
گاهی انسان در بیست سالگی می میرد اما در هفتاد سالگی به خاک سپرده می شود...
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:09
کاش می شد ساعتم را پنجاه سال عقب بکشم حالا که "بیست و هشت" سالگی ام طعم "هفتاد سالگی" می دهد...