سرمای پائیز
دلی وامانده ار آرزوهایش را
خنک می کند
و به لطف قلم ودفتری
وسعتی عظیم از تنهایی کسی
زیر سوال می رود
و نابود می شود
سخن کوتاه می کنم
این نیز بگذرد...
****************
نبودم واسه چند روزی... اما برگشتم چون خیلی دوستون دارم و دور از تک تک شماها بیشتر دلم می گیره و تنهاییم از صد سال هم بیشتر می شه... چقدر وابسته تون شدم امیدوارم دل مهربونتون با غم و غصه غریبه باشه و ممنون از اینهمه لطف و محبتتون رفته بودم اما نه از یادتون***دوستتون دارم بی نهایت***
دختر خوب
یک جایی خواندم وقتی می گذرد می فهمی چندان هم سخت نبود... فکر کنم درست است.
تنهایی را خوب درک می کنم.
و صد سال تنهایی را هم
شاد باشی
دوست داریییییییییییییییییییم...
دلم واستون تنگ شده بود. گفتم خدای نکرده چه خبر شده
چون نوشته هاتونو خیلی دوست دارم.
خب تو خودت دوست داری غصه بخوری
این خودت هستی که دوستداری تنها باشی و گرنه تو محکوم به تنهایی نیستی