صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

من تنهایی ام را قدر می دانم...


دیگر به یاد نیاور
تمام "دوستت دارم هایی" را که گفتم و داشتم و قدر ندانستی...
اکنون
جیبم پر از تنهایی ست
پر از بی تو بودن ها
پر از دوست نداشتن ها!

از حادثه دوست داشتنت بگذر
تصادفی بود دوست داشتنت
و بعد از آن حادثه ی طولانی
من حافظه ام را برای همیشه از دست داده ام!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد