صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

جای دوست داشتنت... روی قلبم... مدام درد می کند!

من

اینهمه دوست داشتنت را

کجای دلم جای دهم

وقتی

با رفتنت

دردی نیست که جانگذاشته باشی در دلم

بی انصاف...!

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 15:02

دلنوشته زیبائیست اگر این شعر بنظرتان مناسب بود خوشحال میشوم در وبلاگ تان از آن استفاده شود رفتی تو ،بسلامت،خدا پشت و پناهت-بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست-امشب تمام خویش را از غصه پر پر میکنم -گلدان زرد یاد رابا تو معطر میکنم-تو رفته ای و رفتن تو یک اتفاق ساده نیست-ناچار اینبار،این پرواز را باور م-والی آخر

سلام دوست خوبم
شعر زیبایی ست اما در صدسال تنهایی فقط نوشته های بی سر و ته فاطیماست. ممنون که کامنت گذاشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد