صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

صد سال تنهایی

انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...

مترسک...

فکرش را بکن

شدی مترسک شعرهایم انگار...

هر شب نمی نویسمت

که آغوش مشق شبم

اندازه ات نیست که نیست!!!

نظرات 9 + ارسال نظر
فاطیما پائیزی پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 22:26

می بارم
امشب هم
بی خیال آنکه
عادت کرده ای
با چتر
قدمی سرد
بر چشم خواب هایم بگذاری و بگذری...

پیمان جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 http://paymandorosti.blogsky.com/

درود بر فاطیمای عزیز و دوست داشتنی ...

اون برای آغوش مشق شبت خیلی کوچیکه !

فرخ جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:33

یاری که سوژه ی نوشته هایت باشد ، کوتاهی کرده که به شمایل مترسکی درآمده؟؟؟ کاش تصورم نادرست باشد ...

حامد جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 http://www.haamed.blogsky.com

درود.خوبی؟دیرزمانی هست که نیستی.نگرانت بوودم.خوشحالم که هستی و با نوشته ای زیبا بروز کردی.
خوشحالم

راحله یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 http://tarannomesepid.blogsky.com/

سلام دوست قدیمی؛

خوبی؟ سال نو مبارک. امیدوارم سال موفقیت آمیزی در پیش رو داشته باشی.
شعر جالبی بود، مخصوصا "آغوش مشق شبم اندازه ات نیست که نیست"

همیشه شاد باشی
منتظرتم

مجتبی سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:16 http://loves20.blogfa.com

سلام
چه خبرها ابجیه نازم خوش میگذره
مثل همیشه زیبا بود
ابجی جدیدأ شعرات خیلی کوتا شده چرا؟

یکتا سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 17:25

سونیان پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:45 http://soniyan-ashegh.persianblog.ir/

سلام
میدونی چیه من از اسم مترسک خیلی خوشم میاد
تو نوشته هات بیشتر استفاده کن
منم اپممممم فاطی جون خیلی وقته ندیدمت

باران پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 14:03 http://the-rain.blogsky.com

:( ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد